رهروان راه عشق
صدای واحسینا ، واحسرتا بر جان همگان آتش افکنده
بود . از پیر و جوان گرفته تا دختر و پسر، مرد و زن و کودک همه جمع شده بودند و
نغمه مظلوم حسین را سر می دادند . سنگ بلا ، همانند مشعل خورشید به جسم و جانم
رخنه کرده و نایی برای نفس کشیدن را نیز از من ربوده بود . در همین حین همچو
پرستوی مهاجر پر کشیدم تا با صدای این جماعت همراه شوم از این هیاهو فهمیدم که اول
محرم است شاید بر دل خسته من نوری از
خورشید عالم تاب بتابد و جانی تازه به روح و روانم ببخشد. می دانستم که نام حسین
بر دلهای خسته و غمناک امیدی تازه می دهد . آخر همه ساله در این برهه از زمان تمام
کائنات دور هم جمع می شوند تا با اندیشه حسین(ع) آشنا گردند . رهروان راه عشق باید
از غم و اندوه دنیا فاصله بگیرند کفردین را بسوزانند تا بتوانند رهرو راه حسین
شوند چرا که اگر دوست بی خدا باشد دشمن
انسان می گردد . من از زمانیکه خود را شناختم با فرهنگ حسین آمیخته شدم . اشکهایم
نثار راهش باد که برای مبارزه با فساد و زورگویی و استکبار برخاست. اشکهایم نثارش
باد که نگذاشت تا حقی پایمال گردد و خود برخاست تا علیه ظلم و ستم به مبارزه
برخیزد تا جان عزیزش را به عرش اعلی ببرند چرا که جای آنها بر روی این زمین گرفتار
در خون و آدم کشی نیست.
- ۰ نظر
- ۲۳ مهر ۹۴ ، ۱۷:۵۴