درخلوت دل
در خلوت دل
مراد من، کبیر من، مگر غیر تو می توانم دلداده ای داشته باشم؟ من کورم، تو آگاه . من راه را با چاه نمی توانم تفکیک کنم اما تو بینایی، تو عشقی، توصفایی، تو جلای مهر و وفایی، من ضعیف و صغیرم، اگر مهرت بر من نباشد من هیچم. من لبریز از عشق توام، من دلباخته توام، مرا بپذیر محبوب من!هر چند کوچک و حقیرم اما چکنم عاشقم، هر روز هزاران بار فدای تو می گردم ، حمد و ثنایت می گویم، به امید تو زنده ام ، اگر نورت بر من روشنایی نبخشد کور می شوم، اگر مهر و محبت تو نباشد لال می شوم. محبوبم! خدای بی همتا و بی نیازم، مرا بپذیر و به این خسته دل مرحمتی عطا کن تا راه گریزی برای من خسته ِ جان و تن باشد. ای ایزد توانگر وامانده ها مگر غیر تو پناهی دارند؟ پس پناهم ده در کره زمین دیگر جایی برای مثل من نیست.
- ۹۴/۱۲/۱۷