ره گم کردگان
ره گم کردگان
تا از گذرگاه حیرت نگذری و بوادی وصل نزدیک نشوی عمری را که سپری کرده ای همانند ان است که هیچ عمر نکرده ای بیهوده و بی نتیجه ،که در جهت نیروی پیشبرد معنوی روح ، کمتر تاثیرگذار بوده و اثرات نیک آن انسان را در مسیر بی تفاوتی قرارداده و از فرشته الهام بدور گشته و خود اسیر سلطان فریب بر نفس و روح و جسم فائق آمده که نگذارد هدفی که عشق هستی است به آن دست یابی و در سراب خیال و فریب جلوه های حقیقت را معکوس ببینی و بجای روشنگری ، تاریکی هدایتگرت باشد و روان آدمی را بسویی سوق دهد که جاودانگی پس از مرگ زندان او گردد باید بدانی که دنیاداران ره گم کردگانی بینوا بیش نیستند که آرامش قبل از طوفان بر زندگیشان سایه انداخته و هیچ نمی بینند زیرا که خود را در فضای حاکم بر شیاطین قرار داده اند.
- ۹۴/۰۵/۱۰