قفسی پولادین
قفسی پولادین
قفسی فولادین برای خویش ساخته ام تا پر نزنم و رها نگردم. من که معنا و مفهوم آزادی را بخوبی درک نکرده ام و نخواسته ام تا به شریعتی و طریقتی دست پیدا نمایم تا برای رهایی گامی بجلو بردارم.
این آگاهی اندک که ذخیره من است به من این فرصت
را داده تا آنرا دریابم و به ذات اقدس انسانی فکر کنم . هرچند که سخت و دشوار است
و برای رها شدن بشتاب ، هنری می خواهد عاری از همه ی هستی ِ دنیوی. تا دست بشویی و
بدانی که چه می میکنی و چه تفکری را در سر می پرورانی . اینگونه شاید بتوانی مرتکب
گناه نگردی ؟ شاید بتوانی بر خطای نفس خط بطلان بکشی؟ شاید بتوانی منیت طلبی را
کنار بگذاری و از بیهوده گری دوری نمایی؟ شاید این بر همگان عادتی بیش نباشد اما
باید آنرا بدانی و درک کنی و دنبال چه باید ها بگردی تا موجبات زحمت و خسران
دیگران نباشی. دانش من ، بیش از این ایجاب نمی کند که گزینه این و آن باشد. پس
بهتر است تا ابد در این قفس پولادین عمرم را سپری نمایم تا هنگامیکه روحم از جسمم
رها شود . لااقل اینگونه آلوده گناه و خطا نمی گردد.
- ۹۴/۰۴/۱۷